۱۳۸۷/۰۸/۰۵

در ستایش شادی

«در ترک شادی، شکست هست و نوعی کناره جویی و بزدلی»

«و آنگاه که کتابم را خواندی، به دورش افکن و بیرون رو. دلم می‌خواهد که این کتاب، شوق خروج را در تو برانگیزد. خروج از هرجا که باشد. از شهرت، از خانواده‌ات، از اتاقت، از اندیشه‌ات. کتابم را با خود مبر. اگر من به جای منالک بودم، دست راستت را، بی آنکه دست چپت باخبر شود، به دست می‌گرفتم تا راهنمایی‌ات کنم و بی‌درنگ، به محض دور شدن از شهر، دستی را که می‌فشردم رها می‌کردم و به تو می‌گفتم: فراموشم کن.»

آندره ژید – مائده‌های زمینی

هیچ نظری موجود نیست: