داستان یک شهر
۱۳۸۴/۰۵/۰۷
دروغگوی بزرگ
خستگی. خستگی ذهنی. خسته ام از خندیدن. خسته از دروغ گفتن به خودم. گفتن اینکه: «چه خبر؟ حالت خوب است؟ من خوبم. ممنون. بد نیستم. همه چیز رو به راه است. نگران نباش.» و بعد هم با خنده ادامه بدهم که ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر